مگر نوای مرغ حق ثمری بخشد...
شعار «به یاری خدا کرونا را شکست میدهیم» آدم را یاد این شعر حافظ میاندازد که میفرماید:
مگر بهروی دلارای یار ما ور نی / بههیچ وجهِ دگر کار بر نمیآید
چنان که پیداست امیدی به کسی نیست، مگر خداوند جانآفرین یاری بخشد
روز سیزدهم فروردین یکهزاروسیصدونودونه، و هفتهای که پیش روست(یعنی تا صبح شنبه بیستوسوم فروردین) برای جلوگیری از انتشار بیشتر ویروس کرونا تقریبا ازدسترفتهاست. یعنی آنچه که باید رخ میداد تاکنون رخ داده. هموطنانی که به مسافرت نوروزی رفتهاند، جایی و مکانی برای گذراندن تعطیلات پیدا کرده و بهیقین تمام مدت تعطیلات خود را (24ساعته) درون یک چاردیواری نگذراندهاند. افرادی را که میبایست ملاقات کنند، ملاقات کردهاند و گردش و تفریحی هم انجام دادهاند. باید اعتراف کرد که گردش و تفریح همهی آنها مانند روز سیزدهم همزمان نبوده اما ناخواسته در مجاورت بسیاری دیگر بودهاند. اگر واقع بینانه بنگریم بسیاری از این افراد اکنون یا مبتلا شدهاند و یا ناقل بیماری هستند. تنها خاصیتی که این روزهای پیشِ رو دارند، ایناست که بهما نشان میدهند کجای نمودارهای این بیماری قرار داریم. هنوز نمودار صعودیست؟ اگر صعودیست پیش از نقطهی عطف هستیم یا پس از آن؟ یا شاید در نزدیکی نقطهی اوج. یا اینکه شاید نقطهی ماکزیمم را پشت سر گذاشته و در سیر نزولی هستیم(که امیدوارم در مورد مبتلایان و از دست رفتگان همین مورد آخر باشد).
نمودار مبتلایان.
نمودار از دسترفتگان.
نمودار بهبود یافتگان.
و خلاصه اینکه در مواجهه با این بیماری کجای کار هستیم.
در یکی از نوشتههای گذشته گفته شد که شعار «کرونا را شکست میدهیم» بهاین معنی که برای همیشه کرونا از سرزمینمان محو شود و دیگر سراغ هموطنان نیاید، اشتباه است. هرگاه سرماخوردگی برای همیشه از بین رفت، کرونا نیز همیشه از بین میرود.
نمیدانم چطور شد که شعار «کرونا را شکست میدهیم» تبدیل شد به شعار «بهیاری خدا کرونا را شکست میدهیم». بهیاری خدا همهکار میتوان انجام داد که فرمودهاند:
«گر راهزن تو باشی، صد کاروان توان زد»
هزار البته که خدا یاریگر است. اما باید تدبیری و تلاشی وجود داشتهباشد که خدا نیز یاری کند.
گمان میکنم که مسئولین از ابتدا موضوع را چندان جدی نگرفتند. پس از قدرتنمایی کووید19 پی بردند که موضوع جدیست.
غافلگیر شدن آنهم به این دلیل که نمیدانیم با چهچیزی روبهرو هستیم جای سرزنش ندارد. اما عبرت نگرفتن از آنچه که بر سر چین آمده، و استفاده نکردن از تجربهی چین برای مواجهه با این بیماری، علامت سؤالهای بسیاری را بهوجود میآورد.
ایکاش این طرحی که نامش فاصلهگذاری اجتماعی است، از بیستوپنجم اسفند نودوهشت شروع میشد.
نهتنها در ایران بلکه در تمامی کشورها اگر نیروی مهارگری وجود نداشتهباشد مردم خواهشها و توصیهها را که هیچ، بلکه قوانین را نیز رعایت نمیکنند. و باز تأکید میکنم این موضوع منحصر به کشور ما نیست. یکی از خواص نوع بشر است. میبایست نیروی مهارگری بهکار برده میشد. که متأسفانه نشد.
اینکه ابتدا بهمردم توصیه شود، پس از آن، در گذرگاهها و ایستگاههای مختلف با افرادی که توصیهها و خواهشها را نپذیرفتهاند مصاحبه کنیم و آنها در رادیو و تلویزیون پخش شود، ناخواسته مردم، مقابل هم قرار میگیرند. مانند نگاههای سرد و سنگین مردم گیلان به مسافرین، و اتفاق ناگواری که در مازندران رخ داد. ایکاش این طرح- با هر نامی- از بیستوپنجم اسفند نودوهشت برگزار میشد. بههر روی جلوی زیان را هر زمان که میشود باید گرفت.
از سوئی دیگر بهنوعی این ویروس سنگمحکی بود برای سنجیدن عیار سیستم بهداشتی کشور و البته مدیران آن. درصد مبتلایان با توجه به جمعیت کشور، درصد کشتهشدگان با توجه به تعداد مبتلایان و درصد بهبود یافتگان با توجه به تعداد مبتلایان گویای همهچیز است.
نمیتوان هموطنانی را که به مسافرت رفتهاند از بازگشت بهخانههایشان بازداشت. میتوان بوستانها و تفرجگاههای محصور و محدود شده را کنترل کرد. اما نمیتوان دورِ جنگل و دشت و صحرا را دیوار کشید. نمیتوان تمامیِ طول رودها را پایید.
باید امید بست به رعایت موارد توصیهشده توسط مردم، و نشست به انتظار صبح روز بیستوسوم فروردین، تا هم مسئولین بدانند کجای کار هستند، و مردم نیز چارهای بیندیشند که چگونه با وضعیتی که در آن هستند کنار بیایند و به زندگی خود ادامه دهند. زندگان ناچارند زندگی کنند، و زندگی کردن حتی بدون وجود و حضور کرونا دردسرهای زیادی داشت، که کرونا نیز بر آن افزوده شد.
بهامید اینکه روزهای خوش بازآید.
مسافر سفر تاتاری...
ما را در سایت مسافر سفر تاتاری دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : sssaao بازدید : 210 تاريخ : چهارشنبه 3 ارديبهشت 1399 ساعت: 19:18